سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
با ذکر خدا دلها زنده می شود . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
 
امروز: پنج شنبه 103 فروردین 9

سلام دوباره
عید سعید و مبارک غدیر رو به  همتون تبریک میگم
امیدوارم که درتمام مراحل زندگی شاد و خوشبخت و موفق باشید.
خوب چطور بود؟
امروز هم با یه سری مطالب جدید همراه شما هستم امیدوارم که خوشتون بیاد.و میدونم که میاد.
فقط باز بگم که نظراتتون رو لطف کنید توی قسمت نظرات بدید نه تو آی دی
باشه؟
ممنون
 نوشته شده توسط یک گمنام در جمعه 87/9/29 و ساعت 3:10 عصر | نظرات دیگران()

سلام واااای عجب روزهای خوب و جالبی!!!
اولش عید غدیر رو به همتون تبریک میگم.
دومن:!حتما شنیدید ودیدین ماجرای لنگه کفش و یا ضایع شدن بوش تو جلسه.
هر موقع که فیلمشو نگاه میکنم برام تازگی داره.خییییلی جالب بود و هست.
از اون خبر نگار یا همون قهرمان دلاور تشکر میکنم و میگم گل کاشتی برادر!
این کارت لنگه نداشت بی نظیر بود.
  انشاءالله که زودتر آزاد بشه
  همه واسش دعا کنید.
دوست داشتم فیلمشو براتون بزارم تا همه داشته باشین اما مرورگرم بااین چیزا سازگار نیست!واسه همینه چند وقته عکس نذاشتم!!!
یه چیز دیگه:لطفا فقط تو قسمت نظرت نظرتونو بدین !آخه تو آی دی که نظر میدین ممکنه بعضی هاش نیاد و حق خودتون ضایع میشه اما تو قسمت نظرات بنویسین برای همیشه ماندگار هستش و منم راحت تر به وبتون سر میزنم.
خوب برم دیگه!زیاد نوشتم!واسه وب های دیگه هم وقت داشته باشم 
تا بعد  
مرگ بر امریکا
مرگ بر اسرائیل
یا حق
به ما سر بزنید


 نوشته شده توسط یک گمنام در سه شنبه 87/9/26 و ساعت 3:16 عصر | نظرات دیگران()

توصیه به زوج های جوان این است که زیاد سخت نگیرید. هیچ گاه به خود اجازه ندهید که فکر طلاق به ذهنتان خطور کند. حتی در بحرانی ترین لحظات زندگی و در اوج کشمکش ها و اختلاف های زناشویی، طلاق تنها راه حل نیست. مطمئن باشید که پس از طلاق مشکلات و سختی های زیادی انتظارتان را می کشد. 
خودپسندی و خودخواهی، ازدواج را به ورطه نابودی می کشاند. 

هر یک از نکات زیر می تواند زندگی زناشویی را به بن بست بکشاند: 

1- تعهد بیش از اندازه 

تعهد بیش از اندازه و خستگی جسمی و روحی؛ این مشکل در زوج های جوانی که در مدرسه یا دانشگاه تحصیل می کنند یا تازه در جایی استخدام شده اند بیشتر به چشم می خورد. حتی الامکان سعی کنید اوایل ازدواج به دانشگاه بروید، کار تمام وقت داشته باشید، صاحب فرزندی شوید، خانه بسازید یا کار و کاسبی جدیدی راه بیندازید. این کارها مشکلات و سختی های زیادی به همراه دارد و بسیاری از زوج های جوانی که با این مشکلات روبه رو می شوند، پس از آن که ازدواجشان با شکست مواجه می شود با تعجب از خود می پرسند:«چرا چنین اتفاقی افتاد؟» مسئولیت و مشغله ی زیاد باعث می شود که زن و شوهر فرصت کمی برای همدیگر داشته باشند و بنابراین فاصله ی آنها روز به روز افزایش می یابد و زمانی می رسد که برای هم مثل دو غریبه هستند، پس سعی کنید در اوایل ازدواج، برای خود، کار و دردسر نتراشید و وقت بیشتری را با هم بگذرانید تا همدیگر را بیشتر بشناسید. 

2- صورت حساب های بالا 

صورت حساب های بالا و بحث بر سر نحوه ی خرج کردن پول؛ اجناس مصرفی خود را با پول نقد خریداری کنید، در غیر این صورت آنها را به صورت قسطی نخرید. تمام پولتان را برای خرید خانه یا اتومبیل که استطاعت خرید آن را دارید خرج نکنید. همیشه مقداری از پولتان را برای روز مبادا پس انداز کنید و با آن به سفرهای کوتاه بروید و اگر صاحب فرزندی هستید، آن را برای مواقع ضروری کنار بگذارید. سعی کنید درآمدتان را عاقلانه و درست خرج کنید. 

3- خودپسندی 

در جهان دو گروه از مردم وجود دارند، افراد بخشنده و افراد گیرنده. ازدواج دو نفر بخشنده می تواند یک مسئله ی رضایت بخش و خوشایند برای هر دو طرف باشد، بین دو نفر بخشنده و گیرنده همیشه اصطکاک وجود دارد، اما دو نفر گیرنده در عرض شش هفته زندگی مشترک، به جان هم می افتند و دمار از زندگی هم درمی آورند. خودپسندی و خودخواهی، ازدواج را به ورطه نابودی می کشاند. 

4- دخالت والدین 

اگر زن یا شوهر به طور کامل از والدینشان جدا نشوند، احتمال بروز مشکل در زندگی زناشویی آنها وجود خواهد داشت. بعضی از والدین دوست ندارند فرزندشان پس از ازدواج از آنها دور شود و ترجیح می دهند که در کنارشان زندگی کند. آنها به این مسئله توجه ندارند که در این صورت ممکن است باعث به وجود آوردن مشکل در زندگی مشترک فرزندشان شوند. 

5- توقعات زیاد و بی جا 

بسیاری از زوجین انتظار دارند که پس از ازدواج وارد یک سرزمین پر از شادی و خوشبختی شوند. آنها همیشه رویای قصر پریان را در سر می پرورانند، غافل از این که گاهی اوقات در زندگی زناشویی مشکلاتی پیش می آید که عرصه زندگی آنها را تنگ می کند. 

6- بحث و جدل 

سخن ما با کسانی است که فضای خانه را با بحث و دعواهای خود مسموم می کنند و باعث رنجش و نگرانی طرف مقابل خود می شوند و او را از ادامه ی زندگی مشترک دلسرد می کنند. بدبینی و حسادت، یکی از علل ایجاد جر و بحث زوجین است و خودبینی عامل دیگری است که باعث آزار رساندن به طرف مقابل می شود. 

  

7- اعتیاد 

اعتیاد نه تنها باعث از هم پاشیدن زندگی مشترک می شود بلکه فرد را نیز از بین می برد. همیشه از مواد مخدر و مشروبات الکلی دوری کنید. 

8- بی وفایی نسبت به همسر 

ازدواج، پیمان و تعهد بین دو نفر است و آنها را متعهد می سازد که تا آخر عمر به هم وفادار بمانند و در غم و شادی های زندگی، شریک یکدیگر باشند. متأسفانه بعضی از همسران به این تعهد پایدار نمی مانند و پس از مدتی از جاده درستی منحرف می شوند و به همسرشان خیانت می کنند و با این کار کتاب زندگی مشترکشان را برای همیشه می بندند. 

9- شکست در کار و تجارت 

این مسئله به خصوص در مردان بسیار به چشم می خورد. اضطراب و نگرانی که به دنبال این شکست ایجاد می شود، باعث آشفته کردن کانون خانواده می شود. 

10- موفقیت در تجارت و کسب و کار 

شاید خطر موفق شدن در تجارت یا به اصطلاح یک شبه پولدارشدن بیشتر از شکست در تجارت باشد. گاهی اوقات، ثروت یکباره ای که به طرف خانواده ها سرازیر می شود باعث دور شدن آنها از یکدیگر و منجر به مرگ زندگی مشترک می شود. 

11- ازدواج در سنین پایین 

آمار طلاق در بین دخترانی که در سنین 17- 14 سالگی ازدواج می کنند دو برابر بیشتر از دخترانی است که در سنین 19-18 سالگی ازدواج می کنند و نیز کسانی که در سنین 19- 18 سالگی ازدواج می کنند، 75 برابر بیشتر از کسانی که در سنین 20 سالگی پیمان زناشویی می بندند به دادگاه های طلاق قدم می گذارند. این آمار نشان می دهد که فشار ناشی از اضطراب و هیجان های دوران نوجوانی با مشکلات زندگی مشترک در هم می آمیزد و خیلی زود زن و شوهر را به پای میز طلاق می کشاند


 نوشته شده توسط یک گمنام در سه شنبه 87/9/26 و ساعت 2:56 عصر | نظرات دیگران()

سراسر دنیا زن را در شکنجه‏گاه ذلت و پستى زندانى کرده بود. به طورى که ضعف و ذلت، یک طبیعت ثانوى براى زن شده و گوشت و استخوانش با این طبیعت مى‏روئید ، و با این طبیعت‏به دنیا مى‏آمد و مى‏مرد.

 کلمات "زن" ،" ضعف و خوارى و پستى" ، نه تنها در نظر مردان، بلکه در نظر خود زنان نیز مثل واژه‏هایى مترادف شده بود، با اینکه در معانى متفاوتى وضع شده بودند ، و این خود امرى عجیب است، که چگونه در اثر تلقین و شستشوى مغزى ، فهم آدمى واژگونه و معکوس مى‏گردد.

اسلام ، عقائد و آرائى که مردم در باره ی زن داشتند و رفتارى که عملا با زن مى‏کردند را بى اعتبار نمود و خط بطلان بر آن ها کشید.

... و تو کاربرعزیز اگر به فرهنگ محلى امت‏ها مراجعه کنى، هیچ امتى را نخواهى یافت، نه امت هاى وحشى و نه امت هاى متمدن که مثل‏هائى سارى و جارى در باره ی ضعف زنان و خوارى آنان، در آن فرهنگ وجود نداشته باشد ، بلکه به هر یک از این فرهنگ‏ها مراجعه کنى، خواهى دید که با همه اختلافاتى که در اصل زبان و سیاق‏ها و لحن‏هاى آن هست، انواعى از استفاده و کنایه و تشبیه مربوط به کلمه "زن"خواهى یافت، و خواهى دید که مرد ترسو و یا ضعیف و یا بى عرضه و یا خوارى طلب و یا ذلت پذیر و یا تن به ذلت ده را زن مى‏نامند.

 

و این به تنهائى براى اهل تحقیق کافى است که بفهمد جامعه بشرى قبل از اسلام چه طرز تفکرى در باره ی زن داشته است، و دیگر حاجت ندارد به اینکه سیره‏نویسان و کتب تاریخى فصل جداگانه و یا کتابى مختص به دادن آمارى از عقائد امت ها و ملت ها در مورد زنان نوشته باشند.
در هیچ تاریخ و نوشته‏اى قدیمى چیزى که حکایت از احترام و اعتنا به شان زن کند ، نخواهى یافت، مگر مختصرى در تورات و در وصایاى عیسى بن مریم (ع) که باید به زنان مهربانى کرد و تسهیلاتى براى آنان فراهم نمود.

... و اما اسلام یعنى آن دینى که قرآن براى تاسیس آن نازل گردیده ، در حق زن نظریه‏اى ابداع کرده که از روزى که جنس بشر پا به عرضه دنیا گذاشت تا آن روز چنین طرز تفکرى در مورد زن نداشت، اسلام در این نظریه خود ، با تمام مردم جهان در افتاد ، و زن را آنطور که هست و بر آن اساسى که آفریده شده ، به جهان معرفى کرد ، اساسى که به دست‏بشر منهدم شده و آثارش نیز محو گشته بود.

اسلام ، عقائد و آرائى که مردم در باره ی زن داشتند و رفتارى که عملا با زن مى‏کردند را بى اعتبار نمود و خط بطلان بر آن ها کشید.

 

مقام زن در اسلام و در آئین‏هاى دیگر

مرد و زن ، دو فرد ، از یک نوع و از یک جوهرند ، جوهرى که نامش انسان است، چون تمامى آثارى که از انسانیت در صنف مرد مشاهده شده ، در صنف زن نیز مشاهده شده است، (اگر در مرد فضائلى از قبیل سخاوت، شجاعت، علم خویشتن دارى و امثال آن دیده شده ، در صنف زن نیز دیده شده است)آن هم بدون هیچ تفاوت.

 

 به طور مسلم ظهور آثار نوع ، دلیل بر تحقق خود نوع است، پس صنف زن نیز انسان است، بله این دو صنف در بعضى از آثار مشترکه(نه آثار مختصه از قبیل حامله شدن و امثال آن) از نظر شدت و ضعف اختلاف دارند ، ولى صرف شدت و ضعف در بعضى از صفات انسانیت، باعث آن نمى‏شود که بگوئیم نوعیت در صنف ضعیف باطل شده و او دیگر انسان نیست.

در یونان قدیم زن را پلید و دست‏پرورده شیطان مى‏دانستند و رومیان و بعضى از یونانیان معتقد بودند که زن داراى نفس مجرد انسانى نیست و مرد داراى آن هست .

و با این بیان روشن مى‏شود که رسیدن به هر درجه از کمال که براى یک صنف میسر و مقدور است ، ‏براى صنف دیگر نیز میسور و ممکن است و یکى از مصادیق آن استکمال هاى معنوى، کمالاتى است که از راه ایمان به خدا و اطاعت و تقرب به درگاه او حاصل مى‏شود ، با این بیان کاملا روشن مى‏شود که در این بحث، بهترین کلام و جامع‏ترین و در عین حال کوتاه‏ترین کلام همین عبارت: "انى لا اضیع عمل عامل منکم من ذکر او انثى بعضکم من بعض"است .

بیشتر امت هاى قدیم معتقد بودند که عبادت و عمل صالح زن در درگاه خداى تعالى پذیرفته نیست، در یونان قدیم زن را پلید و دست‏پرورده شیطان مى‏دانستند و رومیان و بعضى از یونانیان معتقد بودند که زن داراى نفس مجرد انسانى نیست و مرد داراى آن هست و حتى در سال 586 میلادى در فرانسه کنگره‏اى تشکیل شد تا در مورد زن و اینکه آیا زن انسان است‏یا خیر بحث کنند!، بعد از بگومگوها و جر و بحث هاى بسیار، به این نتیجه رسیدند که بله زن نیز انسان است اما نه چون مرد انسانى مستقل، بلکه انسانى است مخصوص خدمت کردن بر مردان، و نیز در انگلستان تا حدود صد سال قبل ، زن جزء مجتمع انسانى شمرده نمى‏شد .

 

... و کاربر عزیز ! اگر در این باب به کتابهائى که در باره ی آراء و عقاید و آداب ملت‏ها نوشته شده مراجعه کنید به عقایدى عجیب تراز این ها  برمى‏خورید. پس شایسته است به دینی چنین کامل و جامع افتخار کنیم و بدانیم عمل کردن به قوانینی که برای زنان از جانب این دین وضع شده است صد در صد در جهت حفظ سلامت وارتقای آنان است .

 

منبع : کتاب ترجمه المیزان، (ج 4، ص 140 )  و (جلد 2 صفحه 405 )

نویسنده: علامه طباطبایى

با تلخیص


 نوشته شده توسط یک گمنام در دوشنبه 87/7/29 و ساعت 2:0 صبح | نظرات دیگران()

http://www.parsiblog.com/PhotoAlbum/khaterat1387/www.tarannomeshgh.wpb.ir.gif

کلیک کنید


 نوشته شده توسط یک گمنام در شنبه 87/7/27 و ساعت 11:16 عصر | نظرات دیگران()

اغلب مردهایی که در معرض استرس شدید قرار دارند در خود فرو‌می‌روند ، سکوت می‌کنند و بی‌احساس می‌شوند تا مسئله ی خود را به شکلی حل کنند.

از آن جایی که طبیعت اصلی مرد ، مردانه و مذکر است برای مبارزه با استرس به این نیاز دارد که خود را از معرکه عقب بکشد و مدتی را به تنهایی بگذراند.

از آنجایی که طبیعت اصلی مرد ، مردانه و مذکر است برای مبارزه با استرس به این نیاز دارد که خود را از معرکه عقب بکشد و مدتی را به تنهایی بگذراند. این رفتار قدرت مردانه او را تشدید و تقویت می‌کند. بنابراین زمان مناسبی برای رسیدگی به واکنش‌های عاطفی و احساسی نیست. اغلب مردها در برخورد با استرس ابتدا با احساسات خود قطع رابطه می‌کنند تا بتوانند به طور عینی و منطقی با مسئله پیش آمده برخورد کنند.

 

زن‌‌ها از این رفتار مردها به هراس می‌افتند زیرا اگر قرار باشد زنی با احساسات خود قطع ارتباط کند باید به قدری ناراحت باشد که بخواهد کسی را رد کند اما این موضوع در مورد مردها صدق نمی‌کند در حالی‌که مردها خود به خود در واکنش به استرس با احساسات خود قطع رابطه می‌کنند.


 

مرد توانایی آن را دارد که در لحظه‌ای در خود فرو برود و سکوت اختیار کند به همین شکل می‌تواند در لحظه‌ای از این حال خارج شود.
وقتی مردها متعادل‌تر می‌شوند برای آن ها صحبت درباره ی این‌که از چه موضوعی ناراحت بودند ساده‌تر می‌شود.

وقتی مرد از دنیای سکوت و تنهایی بازمی‌گردد ممکن است حرفی برای گفتن نداشته باشد زیرا ممکن است به این نتیجه رسیده باشد که دلیل و موضوعی برای ناراحت شدن وجود ندارد. در اغلب موارد وقتی مرد از سکوت و انزوا خارج می‌شود و می‌گوید که همه چیز خوب و عالی است ، بهتر است زنش به این گفته او اطمینان کند و در شرایط آرام قرار بگیرد.

زن‌ها را درک کــنید

وقتی مرد ، زمان کافی برای درک کردن احساسات و نیازهای همسرش صرف نمی‌کند ، زن به سادگی سردرگم می‌شود و امکان این‌که واکنشی شدید و بی‌تناسب نشان دهد ، افزایش می‌یابد.

وقتی زنی احساسات خود را با شوهرش در میان می‌گذارد اگر شوهر به حالت انفعالی به صحبت‌های او گوش فرا دهد و امیدوار باقی بماند که به زودی حرف‌های زنش تمام خواهد شد ، روی او اثر می‌گذارد و بر ابهامات یا ناراحتی‌هایش می‌افزاید.

 

وقتی زن‌ها تصمیم می‌گیرند مانند مردها رفتار کنند و به منطق بیش از احساسات خود بها بدهند ، گیج و سردرگم می‌شوند. به خصوص اگر قرار باشد زیر فشاری برای تصمیم‌گیری باشند. معمولا وقتی زنی سردرگم است، می‌خواهد تصمیمی بگیرد در این زمان او بیش از هر چیز به آرامش نیاز دارد و باید آرام بگیرد و احساساتش را مرور کند. در این زمان است که می‌تواند به راحتی تصمیم بگیرد. وقتی مردی برای درک کردن زنش به حرف‌های او گوش می‌دهد خود به خود متعادل‌تر می‌شود و زن زمانی متعادل‌تر می‌شود که بتواند حرف‌ها و احساساتش را بازگوید و این تنها زمانی میسر است که مردها بتوانند زبان تکلم زن‌ها را بیاموزند و زن‌ها هم به طریقی سخن بگویند که مردها میل به شنیدن داشته باشند.

 

منبع : بر گرفته از سایت سیمرغ – با تغییر


 نوشته شده توسط یک گمنام در شنبه 87/7/27 و ساعت 11:0 عصر | نظرات دیگران()
<      1   2      
درباره خودم

خاطرات
یک گمنام
شهیدان از همان آغاز ،ساکنان بهشت عدن الهی بوده اند.

آمار وبلاگ
بازدید امروز: 2
بازدید دیروز: 9
مجموع بازدیدها: 225232
جستجو در صفحه

لوگوی دوستان
خبر نامه
 
وضیعت من در یاهو